ژان ميشل فرودون – عكاس ، پژوهشگر فيلم و مدير سابق Caye du Cinema – يكي از نمادهاي فرهنگي فرانسه است. وي در اين نشست مجازي درباره نگاه عباس كيارستمي ، هنرمند فقيد ايراني به عكاسي و نگاه منحصر به فرد او به فيلم سازي ، عكس و شعر صحبت كرد. به گزارش اخبار ما …
عكاسي چقدر براي كيارستمي جدي بود؟ https://maanews.ir/عكاسي-چقدر-براي-كيارستمي-جدي-بود؟/ اخبار ما Sat, 08 May 2021 23:40:10 0000 فرهنگي https://maanews.ir/عكاسي-چقدر-براي-كيارستمي-جدي-بود؟/ ژان ميشل فرودون – عكاس ، پژوهشگر فيلم و مدير سابق Caye du Cinema – يكي از نمادهاي فرهنگي فرانسه است. وي در اين نشست مجازي درباره نگاه عباس كيارستمي ، هنرمند فقيد ايراني به عكاسي و نگاه منحصر به فرد او به فيلم سازي ، عكس و شعر صحبت كرد. به گزارش اخبار ما …
ژان ميشل فرودون – عكاس ، پژوهشگر فيلم و مدير سابق Caye du Cinema – يكي از نمادهاي فرهنگي فرانسه است. وي در اين نشست مجازي درباره نگاه عباس كيارستمي ، هنرمند فقيد ايراني به عكاسي و نگاه منحصر به فرد او به فيلم سازي ، عكس و شعر صحبت كرد.
به گزارش اخبار ما ، ژان ميشل فرودو اخيراً كتابي درباره عكسهاي كيارستمي منتشر كرده است كه در اين نشست مجازي نيز درباره آن صحبت كرده است.
وي در آغاز گفت: من تنها كسي نبودم كه اين كتاب را نوشتم ، در واقع ما با آنستي ويكتور ، هنرمند فرانسوي كه اطلاعات زيادي درباره سينماي ايران و سينماي كيارستمي دارد ، روي كتاب كار كرديم. دوم ، اين كتاب درباره كيارستمي به عنوان يك عكاس نيست بلكه به عنوان يك هنرمند است. همانطور كه در كتاب عكس هاي او ، ما همچنين نگاه او به سينما و فيلم هاي او را بررسي كرديم.
اين هنرمند درباره چگونگي پيدايش اين كتاب و ارتباط فيلم ، عكس ها و آهنگ هاي كيارستمي گفت: وقتي كيارستمي شروع به عكاسي كرد ، جنگ ايران و عراق شروع شد و در آن زمان ساخت فيلم كمي غيرممكن بود. در نتيجه ، او عكاسي را به عنوان يك هنر جانبي در كنار سينما انتخاب كرد و تمرينات زيادي در آن انجام داد. وي در حالي كه در كنار عكاسي نقاشي مي كرد به شعر نيز علاقه داشت. در واقع ، او شروع به عكاسي براي خودش كرد ، نه هنري كه مي خواست با ديگران به اشتراك بگذارد يا آن را به عنوان يك روند هنري ببيند. وي قصد استفاده از اين رشته در بازار كار را نداشت و فقط حدود 10 سال هزينه رضايت شخصي را پرداخت كرد.
با عكس هاي عباس كيارستمي
وي ادامه داد: در سال 1995 براي اولين بار در خارج از مرزهاي ايران آثار كيارستمي در جشنواره اي به نمايش درآمد كه نه تنها به عنوان فيلمساز بلكه به ساير جنبه هاي وي به عنوان يك نقاش يا عكاس نيز توجه داشت. من آن زمان با او بودم و ديدم كه اين جشنواره براي او مهم نيست و او بيش از اين خوشحال است كه مي تواند ايده ها و نظرات خود را به جهانيان منتقل كند.
فرويد درباره ديدگاه كيارستمي درباره عكاسي توضيح داد: ديدگاه او درباره عكاسي به گونه اي بود كه وي در آن فرآيند حرفه اي يا آموزشي انجام نداد و براي به اشتراك گذاشتن آن با دوستانش از آن عكس گرفت. عكاسي بيشتر آزادي او بود ، آزادي كه در سينما نتوانست به آن دست يابد زيرا سينما مدام او را محدود مي كرد. او ساعتها در سراسر كشورش رانندگي مي كرد و از هرجايي كه تصوير به او علاقه مند بود مي ايستد و فيلمبرداري مي كند. او از نظر هنري به عكس خود نگاه نكرد.
با عكس هاي عباس كيارستمي
فرودون با يادآوري كيارستمي خاطرنشان كرد: در سال 1993 ، اولين جرقه هاي كار وي در گالري محمود در تهران بود و قبل از آن ، در سال 1982 ، در رشت ، اين روند آغاز شد. كيارستمي در اين قسمت از زندگي خود شروع به عكس گرفتن در طول فيلم كرد. او زمان زيادي را در سكوت ناب به سر مي برد و تمام تمركز خود را روي عكاسي مي گذارد و تمركز او بر روي فضاهاي چوبي و محلي بود. جالب اينجاست كه در اكثر فيلم هاي كيارستمي مانند “نان و كوچه” كه يكي از فيلم هاي كوتاه اوست ، چيزي هنري تر و مكمل تر براي فيلم هاي او اتفاق افتاد و بعد از اتمام فيلم ، او مكان را نقاشي كرد. اتفاق ديگري كه افتاد اين بود كه مشكلاتي بين او و عوامل در كارهايي از اين دست وجود داشت. با اين حال ، به نظر مي رسد در فيلم “باد ما را خواهد برد” همه عوامل دست به دست هم داد تا فيلم موفق شود.
با عكس هاي عباس كيارستمي
اين هنرمند افزود: نكته جالب ديگر اينكه ذهنيت كيارستمي نسبت به عكس ها يا دوربيني كه كار مي كرد اين بود كه او هرگز از ابزارهاي پيشرفته استفاده نكرد و يا دوربين خيلي حرفه اي نداشت. فكر نمي كنم من هرگز او را با طرز فكر پيچيده و ابزار عكاسي ديده باشم. يكي از مشكلات اصلي عكس هاي او اين بود كه پس از انتشار از آنها عكس گرفت. اما در بعد نقاشي ، او فقط نمي خواست آنها را با دوستانش به اشتراك بگذارد ، بلكه مي خواست آنها را با عموم به اشتراك بگذارد. با اين حال ، او هرگز خود را به عنوان يك نقاش به مردم معرفي نكرد.
وي گفت: كيارستمي سالها پيش در جواني نقاشي را آغاز كرد و مي دانست كه استعداد زيادي در آن زمينه وجود ندارد و هيچ كاري براي او حاصل نمي شود. بنابراين بعداً به چاپ گرافيك و طراحي پرداخت. او در طول جنگ نقاشي مي كشيد ، اما فقط به صورت آزمايشي ، و مي دانست شكست خواهد خورد و بيشتر نقاشي هاي او ديجيتالي و گرافيكي بودند. در حقيقت ، نقاشي ديجيتال و گرافيك رايانه اي به سالها قبل برمي گردد. هنگامي كه به طور عميق در مورد حركت بحث مي شود گرافيك رايانه اي ابعاد ديگري از كيارستمي است كه در زندگي او شكل گرفته است و وي بسيار متمركز بر روي اين موضوع كار كرده است.
فرويدون معتقد بود كه راز زيبايي طبيعت دليل روي آوردن كيارستمي به عكاسي است و توضيح داد: “در هر صورت ، كيارستمي مسافت بسيار طولاني را در كشورش طي كرد و از طبيعت و حيوانات عكس گرفت.” اين يك س researchال تحقيق خاصي نبود. زيرا حتي افراد عادي از آنچه در سفر مي بينند عكس مي گيرند و آن را با دوستان خود به اشتراك مي گذارند و كيارستمي نيز همين كار را انجام داد. در طول سفرهايش در شهرهاي ايران ، هدف او نشان دادن زيبايي هاي طبيعت ايران بود. عنصري كه در عكسهاي كيارستمي شناخته شده است ، برف است كه يكي از مهمترين مناظر طبيعي او هميشه در عكسهايش است.
با عكس هاي عباس كيارستمي
وي ادامه داد: مطمئناً برف يك عنصر گرافيكي در طبيعت است كه به خوبي چاپ مي شود. برف راهي براي حفظ خاطرات است و به شما نويد مي دهد كه بعداً چه اتفاقي خواهد افتاد. اين ايده برف توسط كيارستمي پرورش يافت. البته برف بيش از آنچه گفتم در آن بود. در حقيقت ، سفيدي برف همان چيزي است كه در نقاشي هاي چيني و ژاپني مشاهده مي كنيد. به نوعي سفيد برفي نمادي از پاكي و صلح قلمداد مي شود و كيارستمي با مراجعه به تصاويري از شرق دور اين مسئله را به تصوير كشيد.
اين عكاس فرانسوي در مورد عكس هاي كيارستمي نيز گفت: آنچه مي بينيم برف واقعي است و يك ساعت فيلم نيست كه بخواهد برف مصنوعي ايجاد كند ، اما آنچه در برف مي بينيم انتزاعي است. عنصر ديگري در عكاسي كيارستمي وجود دارد كه به عنوان مثال شاخه درخت را عنصري گرافيكي مي داند. شاخه در يك درخت بسته شد. او بدهي ها را به شكلي ديگر نشان مي دهد. من معتقدم اين س questionال به طور كامل در شعرهاي او ديده مي شود و شعرهاي او بسيار ساده گرايانه از واقع گرايي دارند كه به عنوان مثال ، او حوادث روزمره را در شعر خود گنجانده است. او در هر سه بعد هنري خود مضموني خاص را بيان مي كند.
عكس عباس كيارستمي
مدير اسبق سينماي كايه دو افزود: “ما احتمالاً عناصر باران و باد را در عكسهاي كيارستمي به عنوان پيشرفت در هنر انتزاعي و در مقياس بزرگتر مشاهده خواهيم كرد. او قطرات باران را از اين نقطه انتزاع پشت پنجره ها نشان مي دهد. در آثار او ساختمان ها ، اتومبيل ها و چراغ هاي راهنمايي ، اما بيش از همه آنها قصد دارد قطرات باران را برجسته كند ، كه يكي از ويژگي هاي عكاسي اوست. مسئله ديگر ارتباط با حركت است.
وي گفت: اين چاپ دوباره شعرهاي او را يادآوري مي كند كه در شعرهاي خود به راه توجه زيادي دارد. راه هاي زمان و مكان. اين ابعاد شعر وي و ادامه نگاه او به عكاسي است كه در شعرهاي او گنجانده شده است. ترانه هاي او فقط ادامه سفر فيلم او است كه زمان را مي راند. كيارستمي وقت خود را بر روي عكس ها و آهنگ هايش اجرا مي كند. او همچنين 100٪ هنر منحصر به فرد در هر هنر خود دارد كه به وضوح ديده مي شود.
اين هنرمند اظهار داشت كه “پس از بعد بصري اشعار عباس كيارستمي ، عكسهايي وجود دارد كه توسط گرافيك رايانه اي به تصوير تبديل مي شوند. آنچه در شعر گفت در نقاشي مجسم شده است و بعد نقاشي او مربوط به گرافيك وي است. طراحي. “اين را مي توان در مجموعه اي از 24 فريم مشاهده كرد كه همه عناصر لحظه اي و نمايشي تصويري از آهنگ هاي او هستند.”
ژان ميشل فرودو گفت: “كيارستمي به هيچ وجه نظريه پرداز نبود و آنچه او از طبيعت گرفت به ذهن فكري وي مربوط به پروژه عكاسي برمي گردد.” ديدگاه طبيعت مي تواند براي همه تغيير كند. بسياري از مردم با ديدن نقاشي هاي او مي گويند كه عنصر انساني در آثار او وجود ندارد ، كه من با آن مخالف هستم ، زيرا وقتي موتور يا دستگاهي را در آثار او مي بينيم ، قطعاً نشانه مردم است زيرا توسط مردم ساخته شده است.
ژان ميشل فرودو
وي درباره انتشار كتاب عكس كيارستمي در ايران گفت: ما در حال مذاكره از طرف ناشران ايراني و فرانسوي هستيم كه اين كتاب به زودي در ايران منتشر شود.
انتهاي پيام