غائله يك راي – اخبار ما

به گزارش اخبار ما ، اين روزنامه دنياي اقتصاد وي نوشت: “شكست سنگين علي كريمي در مجمع انتخاباتي اتحاديه فوتبال بسيار بحث برانگيز شده است.” دوستانه ترين فوتباليست ها با تنها 9 راي از 67 راي به دست آمده در ميان چهار نامزد در رده چهارم قرار گرفتند و باعث شدند بسياري به اين نتيجه برسند كه حتي تغيير در قانون اساسي فدراسيون نيز راه را براي فوتباليست ها هموار نكرده و هنوز سنگ محكمي در پيش است. كارشناسان

در همين حال ، در ميان انتقاد از مجمع در مورد رد علي كريمي توسط مجلس ، تصاويري از صداي احسان هيسفي منتشر شد كه بحث و جدال بسياري را در پي داشت. حاج صفي به عنوان كاپيتان تيم ملي حق رأي داشت و در شرايطي كه قبل از راي دادن عليه علي كريمي سر تعظيم فرود آورد ، سرانجام به نمايندگي از نامزد ديگري به نام مصطفي آجورلو رأي داد. كارت احسان در هنگام فرود در يك جعبه شيشه اي مقابل لنز عكاس باز شد و نام آيورلو روي كارت كاپيتان تيم ملي ثبت شد و چند ساعت بعد به اشتراك گذاشته شد. اكنون افكار عمومي به شدت تحت فشار هيسفي قرار گرفته اند و آنها از او مي پرسند كه چرا وي به عنوان فوتباليست ترين عضو مجمع رأي به بيشترين نامزد فوتبالي را انكار كرد. از طرف ديگر ، ما مي توانيم از دو زاويه به مسئله نگاه كنيم.

چرا انتقاد نمي كنيد؟

احسان هايوسفي ، مانند هر رأي دهنده ديگر در هر انتخابات ، حق انتخاب نامزد مورد نظر خود را دارد. در پايان ، او چيزي بيش از اين انجام نداد. انتخاب هايسفي را مي توان مورد انتقاد قرار داد ، اما نمي توان حق وي را انكار كرد. تنش عليه كريمي هيچ ارتباطي با صداي احسان ندارد. او پيشگام و افسانه محبوب خود را ديد و با او مودب بود. آيا اين مشكلي دارد؟ يعني از آنجايي كه حاج صاصفي قصد راي دادن به كريمي را نداشت ، آيا بايد قبل از انتخابات او را بركنار يا بي ادب مي كرد؟ قطعا نه. حفظ افتخار جادوگر در جاي خود ، اما شايد اين نتيجه گيري بازيكن فعلي تراكتورسازي باشد كه به عنوان مثال ، مصطفي آجورلو ، به دليل سابقه مديريتي ، مي تواند گزينه بهتري براي مديريت فوتبال ايران باشد. اين دو موضوع را بايد از هم تفكيك كرد.

چرا انتقاد وجود دارد؟

با اين حال ، از زاويه ديگري ، بايد توجه داشت كه ماهيت آرا كاپيتان تيم ملي در چنين مجلسي نماينده همه اعضاي تيم ملي است. اين شخص معتبر “حقوقي” است. بنابراين احسان حاجوسفي طبق محاسبات شخصي خود حق رأي نداشت ، اما بايد نظرات ساير اعضاي تيم ملي را در نظر مي گرفت. آيا واقعاً بيشتر اعضاي تيم ملي فكر مي كردند آيورلو از علي كريمي براي رياست فدراسيون بهتر است؟ باورش آسان نيست. به ياد داشته باشيد كه تمام سالهايي كه كارلوس كي روش به عنوان سرمربي تيم ملي ايران در انتخاب بهترين بازيكن جهان حق رأي داشت ، ابتدا به همه اعضاي تيم ملي رأي داد و سپس نام تيم را نوشت بهترين گزينه روي كاغذش آيا هايسفي هم همين كار را كرد؟ با فرض اينكه اين امكان وجود ندارد ، ما مانند طارمي ، آزمون ، بيرانوند ، پورعلي گنجي ، رامين رضاييان و … نگران خواهيم بود كه انتخاب آنها بين كريمي و آجورلو ، شخص ديگر بود. ما با دو كانديداي ديگر تازه كار نيستيم!

آخرين نكته

علاوه بر همه اينها ، بايد به احسان هيسفي و دوستاني مانند او توجه داشت كه وقتي امروز به علي كريمي به عنوان يك كانديداي 100٪ فوتبال رأي نمي دهيد ، انتظار نداشته باشيد كه او در انتخابات مشابه فردا پشت سر شما بايستد. در واقع ، طي سال ها ، ساختار توزيع قدرت در فوتبال ايران به گونه اي بوده است كه در بسياري از استان ها ، مديران غير فوتبالي بر روي كار هستند و حق رأي دارند. بيشتر آنها به گزينه هاي نزديك براي ادامه كار در قدرت رأي مي دهند. در چنين شرايطي ، اگر فوتباليست ها از همتايان خود عقب نباشند ، وضع موجود ادامه پيدا مي كند و انحصار باقي مي ماند. بالاخره افرادي مانند حاجوسفي براي هميشه فوتبال بازي نخواهند كرد. شايد روزي مديريت آرزوي آنها را داشت و مانند امروز كاپيتان وقت تيم ملي راي آنها را رد كرد. با تغيير قانون اساسي مي توانستيد مسير فوتبال ايران را تغيير دهيد ، اما از طرف خود اين كار را نكرديد. “انتظار نداشته باشيد ديگران فردا شما را دنبال كنند.”

انتهاي پيام